موری شوارتز و شاگردش میچ بعد از شونزده سال در حالی که موری با بیماریِ لاعلاجی دست و پنجه نرم میکنه هر سه شنبه کلاسی با مفهومِ هستی شناسی رو با هم برگزار میکنن و در واقع کتابی که دست ماست پایان نامه ی اون کلاس هست.
موری از اون شخصیتاس که مطمئنا بعد از خوندنِ کتاب تا مدت ها خودشو حرفاش توی مغزتون رفت و آمد میکنه.
من دوسش داشتم
و در واقع فکر کنم کتابیه که هیچ وقت فراموشش نمیکنم.
بخشی از کتاب:
چه قدر خوبه که برای تاسف خوردن به حالِ خودمان نیز زمان محدود و مشخصی در نظر بگیریم،
چند دقیقه اشک بریزیم و بعد به سراغ روزی برویم که در پیش داریم…
. . . . .