پیدا کردن چیکا دختری کوچک، زلزله، و ایجاد خانواده
میچ آلبوم ترجمه: محمدجواد شیری بازنچه ۲۰۰ ص. آقای میچ! چرا نمینویسید؟ چیکا روی فرش دفترم دراز کشیده است. به پشت غلت میزند. با انگشتهایش بازی میکند. او صبح زود آمده، وقتی که هنوز نور ضعیفی از پنجره میتابد. گاهی اوقات یک عروسک یا یک دسته ماژیک همراهش دارد، گاهی اوقات هم هیچ چیز با...