شهریار وقفیپور
ایستاده در استوای شب شهریار وقفیپور اشتباهم بود که از اول کرایه را طی نکرده بودم، اما آن روز روزِ خوششانسیام بود و نمیشد اتفاق بدی برایم بیافتد، البته روز که نه، شب بود، و تازه شب که نه؛ روز دیگری بود که ساعتی نه، چند دقیقهای از شروعش گذشته بود و بعید نبود آن...